کد مطلب:95583 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:114

خطبه 086-موعظه یاران












[صفحه 175]

درباره پرهیزكاران ای بندگان پرهیزكار خدا، بدانید كه محبوبترین شما زاهدی است كه بر نفس خویش مسلط گردیده و اندوه ناپایدار و خوف و وحشت را در خویش باور ساخته تا قلب خود را به نور هدایت و رستگاری روشن گرداند و خود را برای میهمانی پرشكوه واپسین روز آماه سازد. این بنده پرهیزكار و زاهد رستگار عبادت و بندگی می كند، دور را بر خویش نزدیك می سازد، سختی را بر خود آسان می گرداند تا در روز واپسین تهی دست نماند و به سعادت و نیكبختی روی آورد. چنین انسانی كه بینایی و بصیرت واقعی دارد با یاد و نام خدا روزگار می گذراند و از چشمه ایمان و تقوی سیراب می گردد و بدینسان جامه شهوات و پلیدیها را از تن بدر می كند و آرزوهای محال را از دل می راند و از مشاركت با اهل هوس نیز خودداری می كند و برای وصول به قرب حق از نادانی، نابینایی و شرك خدا دوری می جوید. انسان پرهیزكار دریچه روشن كرامتها را به روی خود می گشاید و از كوره راهها می گذرد و به شاهراه رستگاری و ایمان راه می یابد یا چنین قلب خویش را از نور آفتاب روشن می گرداند همچنانكه گره های كور مشكلات را بازمی گشاید و مشعل راستی را در مقابل تیرگی دروغ و فریب روشن می كند و برای آ

نكه سلامتی روح خود را محفوظ بدارد كردار خویش را پاك می گرداند و خداوند متعال نیز پاكی او را پذیر است... انسان پرهیزكار گنجینه های گرانبهای ایمان را با خود دارد، حق را بیان می كند و خود مجری راستین حق و حقیقت است و هرگز از كردار نیك دست نمی دارد. انسان پرهیزكار كتاب خدا را پیشوای خود می داند و خویشتن را به كتاب خدا (قرآن كریم) می سپارد و هر كجا كه قرآن باشد خانه اوست و خدا می داند كه علم و دانش را به چه كسی واگذارد.

[صفحه 175]

در كنار انسانهای پرهیزكار انسانهای دیگری هستند كه در گرداب نادانی دست و پا می زنند در حالی كه خویشتن را عالم می دانند ولی واقعیت اینست كه این دسته از مردم بر جهل خویش نیز نادان مانده اند و گمراهی و تیره دلی را از بی خبران كسب كرده اند و برای اینكه مردم فریبی كنند با گفتارهای فتنه انگیز دامهای فتنه می گستراند و با بیانهای تو خالی و پوچ بر بیان قرآن تفسیر می كند و به حرف مشكلات بزرگ را آسان می سازد و می گوید كه بر شبهه ای وقوف می یابد و بازمی ایستد و با صورت انسانی قلب و روح حیوانی دارد و راه به هدایت نمی برد و جز راه ضلالت و گمراهی نمی شناسد چنین انسانی خواهشهای نفسانی خویش را با زیور حق و راستی و عدالت می آراید و آدمیان نادان تر از خویش را با اندیشه های خام خویش از حوادث هلاكت بار و فلاكت انگیز دور نگه می دارد و گناهان خود را ناچیز می شمارد و در این حال چنین انسانی مرده ایست كه در میان انسانها راه می رود. و اما... شما ای انسانهای گمراه، راه بكجا می برید در حالی كه نشانه قدرت الهی به روشنی هویداست و برای ارشاد و راهبری شما منارهای بلند پایه استوار گردیده است. شما در چنین شرایطی به كجا راه خواهید

برد، سر منزل مقصود شما در كدامین سوست و شما در كدامین صحرا سرگردان مانده اید و این چنین درگیر سرنوشت تلخ خویش گردیده اید، در حالی كه پیامبر خدا و خاندان نبوت شما را به رستگاری می خوانند و در جمع شما صدای خدا را بگوشتان می رسانند... با آنان محشور شوید و ایشان را به خانه خویش بخوانید و آگاه باشید و با دل بیدار از پیامبر بیاموزید كه فرمود از ما هر كس مرد، در اصل زنده است و هستی جاودان دارد. از ما كس نمی میرد و قالب هیچكس نمی پوسد پس ایمان بیاورید بعد از آنكه اطمینان كامل یافتید و چیزی نگوئید تا به واقعیت آن مطمئن نشدید چه بسیار چیزهایی كه انكار كرده اید ولی بر حق بوده است و شما بی خبر بوده اید. صدای پیامبر خدا را می شنوید كه می گوید... من حجت خدا بر خلق خدا هستم... من قرآن را در میان شما گذاشتم و پرچم ایمان و اسلام را در میان شما برافراشتم و در بین شما بر طبق قوانین قرآن عمل كردم و بر شما لباس عافیت و عدل و انصاف پوشانیدم با گفتار و رفتار و كردار خویش بساط درستكاری را گسترانیدم و مكتب الهی را بر شما تربیت یافتگان راه حقیقت شناساندم. و شما را به پیروی از اندیشه های آسمانی دعوت نمودم. پس تا قدرت شناخت بر چیزی را ن

یافته اید رائی صادر ننمائید و یا از راه حقیقت دور ندارید.

[صفحه 176]

برخی می اندیشند كه دنیا را مسخر كرده اند و با این اندیشه خام كه دنیا به آنها منفعت سرشار خواهد رساند و فرصت كامجویی به ایشان خواهد داد حتی سو كارهای ظاهر فریب خود را ارزانی دوستان خود كرده و از باده خونین و چرك آلود خویش اطرافیان را نیز به مستی كشیده اند.. بنی امیه از این دسته مردمان بوده اند كه گفته اند این فرصت و این نعمت دنیایی را خداوند به آنها ارزانی داشته تا هر چه می خواهند بكنند و تازیانه حكومت خویش بر سر مردم فرود آورند. اما این خیال خام و اندیشه بیهوده ایست دولت آنها كم و كوتاه است و دنیا برایشان مانند رطوبت آبی است كه در كام می چشند و هنوز نیاشامیده به آخر رسیده است. ایشان متلاشی خواهند شد و با خواری هم آغوش خواهند شد.


صفحه 175، 175، 176.